کد مطلب:151497 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:178

دردناکی عاشورا
و اما دردناكی عاشورا - كه پلكهای اهل بیت را از گریه رنجور ساخته، اشك ایشان را روان كرده، و حزن و اندوه در دلهاشان برجای نهاده است -، ناشی است از وحشیگری دشمنان نسبت به آن پیكرهای پاك، و برخاسته از ستمی است كه در میانه ی روز روشن و پیش چشمان امتی كه مدعی اسلام است، برنماینده و نمودار رسول و رسالت روا داشته اند و نه تنها این امت به مخالفت و انكار برنخاست، از شادی بانگ تهلیل و تكبیر سرداد!

چه ستم و قهر و الم زشت و فضیحت باری است كه وحشیانه به پسر دخت پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - حمله برند؛ آن هم امت آن پیامبر كه هم اظهار اسلام می كنند و هم خود را عرب می پندارند؛ و تازه چنان كه ادعا می كنند به فرمان خلیفگان و والیان چنین كرده اند.

این، بازگشت و ارتداد حقیقی است، نه فقط از اسلام، بلكه از هر دین مفروض و هر معنی و تعهد انسانی یا قومی یا ملی یا هر انتساب طائفگی یا وابستگی یا هر معنای معقول دیگر.

آنچه در روز عاشورا رخ داد، جز بر بنیاد جاهلیت، نابینائی، نادانی، فریفتگی، سلطه طلبی، حماقت، تمایل به ریختن خونهای پاك، روح تجاوزگری و انتقام، رذالت، فرومایگی، عناد آشكار با حق، لجاج، تكبر و خسران دنیا و آخرت،


قابل تفسیر نیست.

براستی كارزار عاشورا، كارزار همه ی فضیلتها بود بر ضد همه ی رذیلتها.

لیك با پایان یافتن عاشورا، ستم بر آل محمد پایان نیافت؛ بلكه همپای تاریخ ستم پیشه، بر دست حاكمان و نویسندگان آن، و بر دست اشراری كه دشمنی و كینه و مخالفت با آل محمد را پیشه كرده و اینهمه را از پیشینیانشان - كه فاجعه ی عاشورا ساخته ی دست ایشان بود - به ارث برده بودند، ادامه یافت.

آیا ستمی آشكار و خیانتی شرم آور نیست كه «روز عاشورا» و رخدادهای تاریخی اش را از تاریخ امام حسین - علیه السلام - جدا كنند؟!

این چیزی است كه عملا در كتاب تاریخ دمشق ابن عساكر رخ داده است!

ما پایگاه این مورخ بلندآوازه، یعنی ابن عساكر، را برتر از آن می دانیم كه یاد كرد رخدادهای كربلا و خاصه روز عاشوراء را از تاریخ كبیرش فروانداخته باشد؛ چون بر وی پوشیده نیست كه تاریخ حسین - علیه السلام - در روز عاشوراء متمركز گردیده است، و می داند كه چنین عملی بی تردید او را آماج انتقاد مورخان و دانشوران و بزرگان می سازد.

لیك دستی خطاپیشه به سوی این كتاب عظیم دراز شده تا آن را از یادكرد رخدادهای «روز عاشوراء» تهی سازد؛ زیرا یادكرد این رخدادها، همانا از گستره ی رنج و ستم و درازدستیی پرده برمی دارد كه بر اهل بیت روا داشته شده، و انكار و نفی آن امكان ندارد و توجیه و تفسیرش - جز بر بنیاد آنچه گفتیم -، شدنی نیست.

این دست خطاپیشه ی خیانتگر به دانش و تراث، می خواهد كه ساحت پیشینیانش، یعنی بنی امیه، را از گناهانی كه آن روز مرتكب گردیده اند، پاك سازد؛ گناهان سیاه و زشتی كه مرور ایام ننگشان را فرونمی شوید و با حذف این احادیث از این نسخه یا آن نسخه، ناپدید نمی شوند.

اگر دست خیانت به سوی تاریخ ابن عساكر دراز گردیده و احادیث روز عاشوراء را از آن فروكاسته است، در مقابل، مورخان اسلام و مؤلفان مسلمین، كتابهای تاریخ را از یادكرد آن رخدادها انباشته اند، یاد آن در بسیاری از كتابهای


تاریخی آمده است، و نوشتارهائی ویژه ی این رخداد تالیف گردیده كه به نام كتب «مقاتل» خوانده می شوند.

و ای بسا نسخه ای از اصل تاریخ ابن عساكر، اینجا یا آنجا یافت شود، و مطلعی آن را بشناسد یا منصفی از آن مطلع گردد، و عرضه اش بدارد تا خائنانی كه - با سانسور و كتمان آنچه به واقعیت پیوسته است - بر مسلمانان ظلم كرده، و بر اسلام و بر آل محمد و بر تاریخ و بر تراث ستم رانده اند، حیران و سرگشته شوند.

اینگونه حذف و تحریف را در باره ی بسیاری از كتابهای تراثی و حدیثی و دینی به كار بسته، و از طریق دفن كردن، به آب شستن و سوزانیدن، این كتابها را از میان برده اند. [1] .

لیك حقائق، هرچند برخی بپندارند كه از مردم پوشیده می ماند، بناگزیر، هراندازه هم به طول بینجامد، روزی دانسته خواهد شد. [2] .

ما نیز - كه مقیدیم كه در این كتاب تنها گزارشهای ابن عساكر را در تاریخ دمشق از بخش سرگذشت امام حسین (علیه السلام) بیاوریم - از قید و محدوده كار خود بیرون نمی رویم و به دیگر حوادث سیره ی حسینی نمی پردازیم؛ در این باب بدانچه


در مقاتل كهن و نو یاد شده بسنده می كنیم و آرزو می بریم كه - به یاری خداوند - توفیق پرداختن بدان را در كتابی مستقل بیابیم.

در ادامه آنچه را كه ابن عساكر از خطبه های امام در روز عاشورا روایت نموده است، می آوریم - كه در آن عبرتهای كافی برای عبرت جویان هست.


[1] در اين باره تدوين السنة الشريفه ي نويسنده را مطالعه فرمائيد.

[2] نمونه ي اين آثار مورد دستبرد، طبقات كبري ابن سعد كاتب واقدي است. او در سرگذشت امام حسين - عليه السلام - مقتل آن حضرت و آنچه را در روز عاشورا بر آن حضرت گذشته است، با تفصيل وافي ياد كرده (كه بناگزير ابن عساكر هم كه گزارشهاي ابن سعد را در طبقات مغفول نمي نهاده بايد آن را در تاريخ خود آورده باشد؛ و چگونه ممكن است وي از اين مقتل چشم پوشي كند؟).

باري، همين سرگذشت امام حسين - عليه السلام - را م كه ابن سعد در طبقات درج كرده، طابعان طبقات كوشيده اند مغفول گذارند و آن را در متن مطبوع - چه طبع اروپا و چه طبع بيروت - نياورده اند. ليك خداوند دستنوشتي از آن را در كتابخانه ي احمد ثالث در استانبول محفوظ داشت - كه همان نسخه ي اساس طابع چاپ اروپاست - و اخيرا جناب آقاي سيد عبدالعزيز طباطبائي آن را در نشريه ي تراثنا (شماره ي 10) كه در قم از سوي موسسه ي آل البيت - عليهم السلام - منتشر مي گردد، تحقيق و تصحيح كرده اند كه تحقيق ايشان مستقلا نيز منتشر گرديده.

محقق كتاب ابن عساكر، جناب شيخ محمدباقر محمودي، هم هر آنچه را كه از آن به مقتل مربوط بوده است، در هامش طبع خويش از تاريخ ابن عساكر آورده تا نقص موجود در سرگذشت امام - عليه السلام - را از آن متن جبران كرده باشد - خدايش پاداش نيكو دهاد!.